گفتوگو با حسین علیزاده مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان اقدام آشکار
رامتین شهرزاد
در چهارچوب قانون جدید مجازات اسلامی که برابری نسبی با قانون قدیم مجازات اسلامی دارد، رابطه جنسی رضایتمندانه بین دو همجنس، در کنار تمامی دیگر شکلهای رابطه احساسی و فیزیکی خارج از محدوده ازدواج، جرمانگاری شده است.
مشکلات دگرباشان جنسی (مردان و زنان همجنسگرا، تراجنسیتیها و دوجنسگرایان) ایران، فقط محدود به قوانین نمیشود. این افراد، دچار محدودیتها و حذف اجتماعی هم میشوند. سازمان اقدام آشکار جهانی (ایگل هرک سابق) از سازمانهای غیرانتفاعی است که به موضوع حقوق بشر این بخش از جامعه ایران میپردازد.
حکومت ایران، مطابق قوانین بینالمللی، شامل بر میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و اعلامیه بینالمللی حقوق بشر تمامی انسانها از جمله دگرباشان جنسی، از حقوق مساوی برخوردار هستند و دولتها حق ندارند بر افراد تبعیضی قائل شوند.
در ساختار حقوقی جمهوری اسلامی ایران، برای هر رابطه جنسی خارج از مقوله ازدواج دگرجنسگرا (صیغه نکاح یا متعه)، احکام شلاق، اعدام و سنگسار مشخص کردهاند. ایران یکی از پنج کشور دنیای امروز است که مجازات اعدام را برای رابطه جنسی با همجنس، اجرا میکند.
در این میان، بحث حقوق بشر در معادلات جامعه جهانی با حکومت ایران نیز گستردهتر شده است و یکی از مباحث، بحث حقوق اقلیتهاست. موضوعی که در گزارشهای اخیر احمد شهید هم مطرح شده است و نگرانیهای جامعه بینالمللی در مورد نقص حقوق بشر این بخش از جامعه را نشان میدهد.
از حسین علیزاده، مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در اقدام آشکار، در مورد فعالیتهای این سازمان در رابطه با ایران و در همکاری با جامعه بینالمللی حقوق بشر پرسیدیم:
تولیدات اقدام آشکار نشان از یک برنامه هدفمند دارد، شما امیدوار هستید شاهد چه تأثیرگذاریای باشید؟
حسین علیزاده – مساله اصلی و مهم برای ما، این است که درک درستی از قضیه گرایش جنسی و هویت جنسیتی در جامعه ایران به وجود آید.
عموماً هویت جنسی و مسائل جنسی افراد، تابو و گناه در سطح جامعه ما است. بنابراین هدف تمام این فعالیتها، این است که افراد، اعم از وکیل، سیاستگذار، روزنامهنگار و دیگر شهروندان بتوانند متوجه شوند همانطور که آدمها رنگ چشمشان متفاوت است، قد و اندامشان متفاوت است، همینطور هم از نظر گرایش و هویت جنسی متفاوت از همدیگر هستند؛ یعنی این نه عجیب است، نه گناه است، نه خلاف.
مهمتر اینکه جامعه درک کند که در مواجه با افراد دارای گرایش و هویت جنسی متفاوت، بهجای اینکه به هیجان بیایند، عصبانی بشوند و فحش بدهند، دستگیر کنند و خشونت نشان بدهند، باید قضیه را منطقی ارزیابی کنند و دریابند که این فقط یک خصیصه انسانی است.
هدف عمده ما ساخت چنین درک اجتماعی و ایجاد زمینه فکری مناسب است تا افراد بتوانند درک بکنند و با افراد متفاوت از خودشان کنار بیایند.
شما با سازمان ملل در زمینه حقوق بشر دگرباشان جنسی همکاری میکنید؛ در این زمینه چه کردهاید؟
سازمان ما، عضو ناظر سازمان ملل متحد است. درنتیجه در چند سال گذشته، فعالیتهای زیادی در زمینه مستندسازی و ارائه موارد نقض حقوق بشر دگرباشان جنسی در ایران، به نهادهای مختلف سازمان ملل داشتهایم.
حکومت ایران، چندین کنوانسیون بینالمللی را امضاء کرده است. مطابق همین قوانین بینالمللی، شامل بر میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، اعلامیه بینالمللی حقوق بشر و دیگر متنها، تمامی انسانها از جمله دگرباشان جنسی، از حقوق مساوی برخوردار هستند و دولتها حق ندارند بر افراد تبعیضی قائل شوند.
در مواجه با افراد دارای گرایش و هویت جنسی متفاوت، بهجای اینکه به هیجان بیایند، عصبانی بشوند و فحش بدهند، دستگیر کنند و خشونت نشان بدهند، دریابند که این فقط یک خصیصه انسانی است.
چه برسد به اینکه دولتها بخواهند دست به تفکیک جنسیتی بزنند، دنبال افراد باشند بهخاطر هویت و گرایش جنسیشان، آنها را دستگیر و زندانی کنند، اعدام کنند و از حقوقشان محروم کنند. تمامی اینها، نقض تعهدات بینالمللی ایران است و ما سعی کردیم در گزارشهای متعددی که به سازمان ملل دادهایم، این موارد را قید کنیم.
در ۲۰۱۱ ایران برای دومین مرتبه در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، در موارد تطبیق این کشور با تعهدات خود با میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، بررسی شد. در ۲۰۱۳ فرصت مشابهای بود در مورد میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. در ۲۰۱۴ هم بررسی دورهای عملکرد ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل خواهد بود.
ما در هر مورد سعی کردیم یادآور شویم که اتفاقهای موجود در ایران، مخالف تعهدات کشور است. حکومت ایران همیشه سعی میکند ادعا کند که این مسائل غربیهاست، این مطابق فرهنگ ما نیست، مطابق ارزشهای ما نیست. ولی متن کنوانسیونها، تعریف مفاهیم، درک تعهدات کشورها، کاملاً مشخص هستند. همهچیز در اینجا روشن و بدون ابهام بیان شده است.
اصل این است، وقتی شما پای این قوانین را امضا کردهای، گفته نشده است که این فقط شامل مردها، مسلمانها و غیردگرباشان جنسی است؛ چنین نیست! همه انسانها باید از حق و حقوق برابر برخوردار باشند.
برای همین ما سعی میکنیم تا دائماً به حکومت ایران یادآور شویم که حقوق دگرباشان جنسی، چیز عجیب و غریبی نیست. این موضوع کاملاً قانونی و حقوق بشری است که مطابق تعهدات ایران، بایستی به انجام برسد. اگر ایران انجام نمیدهد، درحقیقت به تعهدات خودش پشت پا میزند.
در نتیجه، ما در چند سال گذشته از هر فرصتی استفاده کردیم، از جمله در مکاتبات مان با احمد شهید، تا بتوانیم نقض تعهدات ایران را یادآور شویم. (اینجا و اینجا)
محمدجواد لاریجانی، از جمله سیاستمدارهای ایرانی است که خطاب به مقامات بیناللی، پاسخ تندی به موارد قید شده در مورد حقوق دگرباشان جنسی ایرانی داد؛ جواب ایشان را چطور ارزیابی میکنید؟
اولاً جای تاسف دارد که آقای لاریجانی، رئیس ستاد حقوقبشر قوه قضاییه، بهعنوان مسئول رسمی پرونده حقوق بشر ایران، اینقدر ضد حقوق بشر صحبت میکند.
نکته دیگر اینکه مهم نیست امثال آقای دکتر لاریجانی چه میگویند. دولت ایران این تعهدها را امضا کرده است. وقتی شما پای یک قرارداد را امضا میکنید، دیگر مهم نیست پدربزرگ خانواده چه میگوید.
وقتی قراری امضا شد، اجرای تعهدات بر عهده شماست. سازمان ملل هم مرتب به ایران میگوید مهم نیست شما چطور فکر میکنید، شما این قراردادها را امضاء کردهاید، درنتیجه مجبور هستید پای آن بایستید. اگر دوست نداشتید، خُب امضا نمیکردید اما حالا این امضای شما اینجاست. شما عضو این میثاقها و قانونها هستید، اینجا تعهد شما روشن است.
بنابراین، اینکه حکومت در تهران چطور فکر میکنند، واقعاً محلی از اعراب ندارد. سیاستمداران جمهوری اسلامی جوی درست کردهاند که از هر چیزی خوششان نمیآید، بلافاصله میگویند این موضوعی سیاسی است. به غیر از مسأله حقوق دگرباشان جنسی، حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی هم بههمینشکل با کلمه “سیاسی” بیاهمیت جلوه داده شده است.
من فکر میکنم اشتباه سیاستمداران ایران این است که خیال کردهاند دارند از اداره یک مسجد صحبت میکنند. شما میتوانید در اداره مسجد خودتان، هرکسی را خواستید راه بدهید، دلتان خواست تکفیر کنید، خواستید هم به بهشت بفرستید.
در ایدهآلترین شکلش، سیستمهای مردمسالار برای تمام شهروندان، برای تمام اتباع کشور حقوق مساوی درنظر میگیرند. در حکومت ایران این درک وجود ندارد که انسانها به واسطه انسان بودن، حق و حقوقی دارند. این درک وجود ندارد که جدای از اینکه افراد چه کاره هستند، هویت جنسیشان چیست، مذهبشان چیست، زبان مادریشان چیست، همه به واسطه انسان بودن دارای حقوق مساوی هستند.
حالا اگر شما رئیس کلیسا و مسجد هستید، نمیخواهید ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت بشناسید، خُب، نشناسید. مسجد خودتان است. ولی وقتی وارد جامعه شدید، این دیگر حسابش جداست.
یک سیاستمداری مثل آقای لاریجانی که یک مملکت هشتاد میلیونی را نمایندگی میکنند، برازنده نیست این مطالب سخیف را مکرراً در مورد حقوق دگرباشان جنسی و یا حقوق بشر تکرار کنند.
حکومت ایران مرتب هم میگویند این خواستههای غربی است که به ما تحمیل میشود، از صحبتهای رهبر جمهوری اسلامی تا دیگر مقامات، چنین بحثی آشکار است؛ چرا موضوعات مربوط به حقوق جنسی افراد را غربی میپندارند؟
وقتی شما جنسیت افراد را به غرب و شرق حواله میکنید، این نشان دهنده فقر فرهنگی شماست. جنسیت افراد غرب و شرق ندارد و انسانها با هویت جنسی خودشان بهدنیا میآیند، همانطور هم عشق و علایق جنسی را همراه تولدشان به این دنیا میآورند. اینها را نمیشود انکار کرد.
نصف قانون مدنی ایران برگرفته از قانون بلژیک است. هیچ مشکلی در این زمینه نداشتید. ولی وقتی مسأله دگرباشان جنسی باشد، یک مرتبه بهخاطرتان میرسد که این حرف قوانین غربی است.
وقتی مرتب میگویند در جامعه ما دگرباش جنسی وجود ندارد، یا تاریخ را نمیشناسند یا از گذشته کشور خود خبر ندارند.
ما نباید منتظر واشنگتن یا لندن یا هر پایتخت دیگری باشیم. ما باید به عنوان یک انسان بگوییم ما با اندام جنسی، با هویت جنسی خودمان به دنیا آمدهایم. حالا چه دگرباش باشیم چه غیردگرباش باشیم.
شما تاریخ شعر در ادبیات فارسی را نگاه کنید. در تاریخ ایران، بسیاری از افراد عشق به همجنس دارند و خیلی راحت هم از آن صحبت میکنند.
دگرباشستیزی موجودشان را به شرق و غرب حواله میدهند و فکر میکنند به این شکل مشکلات مملکت را حل کردهاند.
بحث حقوق بشر بعد از مباحث مرتبط به انرژی هستهای، مهمترین مشکل حکومت ایران برای بازگشت به جایگاه سابق خود در میان کشورهای جهان است. فکر میکنید ایران حاضر به مذاکره در مورد مباحث مرتبط به حقوق بشر بشود؟ و فکر میکنید در چنین مذاکراتی، بحث حقوق بشر دگرباشان جنسی را هم وارد کند؟ بنظر من موضوع حقوق بشر باید دغدغه ایرانی باشد، این را نباید منتظر باشیم غربیها از غرب برایمان بیاورند.
دولت ایران مشکلی ندارد مذاکره کند تا دلارهای نفتیاش آزاد شود. ولی وقتی بحث حقوق بشر مطرح میشود، حکومت ایران ته دلاش میلرزد. چون به لحاظ ساختاری بر مبنای استبداد داخلی بنا شده است.
باید آموزشهای بیشتر در زمینه حقوق و آزادیهای جنسی افراد داشته باشیم تا افراد درک کنند این فقط مسأله بخشی از جامعه نیست.
حکومت ایران تا وقتی بتواند مردم را سرکوب کند، هیچ مشکلی ندارد. تمام دغدغهشان این است که حقوق بشر دغدغه هر ایرانی باشد. یعنی این درک ایجاد شود که حق هر انسانی است که به واسطه انسان بودن، از حق و حقوق برخوردار باشد.
ما نباید منتظر واشنگتن یا لندن یا هر پایتخت دیگری باشیم. ما باید به عنوان یک انسان بگوییم ما با اندام جنسی، با هویت جنسی خودمان به دنیا آمدهایم. حالا چه دگرباش باشیم چه غیردگرباش باشیم.
اینجا بحث، فقط بحث دگرباشان نیست، بحث حقوق جنسی افراد است. شما درنظر بگیرید که بسیاری از غیردگرباشان هم آزادی و حقوق خود را ندارند. طرف را به زور میبرند، چرا که با دوستدخترش راه میرود؛ یا فلان لباس را پوشیده است. ازدواجهای خانوادگی در سن پایین و انواع و اقسام فشارها که وجود دارد.
بحث اینجا، بحث حق و حقوق و آزادیهای جنسی است. روایت رسمی حکومت هم این است که تا بحث آزادی جنسی وسط کشیده میشود، میگویند فساد و بیبندباری.
بحث این است که انسانها با اندام جنسی به وجود میآیند، حقشان هم این است که از اندامشان استفاده کنند و لذت ببرند. اینکه من در خلوت خودم میخواهم چطوری زندگی بکنم، با کی همخوابه شوم، ربطی به کسی ندارد. این انتخاب و حق هر انسانی است و حکومتها هم حق مداخله در آن را ندارد. قوانین بینالمللی هم همین است: آنچه در زندگی خصوصی افراد میگذرد، به خود افراد مربوط است و بس.
برنامههای آینده سایت فارسی اقدام آشکار چیست؟ منتظر عرضه چه جزوههای جدیدی از طرف شما باشیم؟
مجموعهای از تحقیقها را در چند سال گذشته در مورد وضعیت دگرباشان جنسی انجام دادهایم برای عرضه آماده میشوند.
متأسفانه وضعیت مصیبتباری حاکم است در مورد اقلیتهای جنسی که از حقوقشان محروم هستند. بااینحال، ما درصدد هستیم با آمار و ارقام و موارد مشخص، نشان بدهیم وضعیت چطور است.
در ایران حتی حق تراجنسیها هم ضایع میشود. گفت میشود که تراجنسیها در ایران حقوق کامل دارند، افراد تراجنسیتی و تراجنسی در ایران فقط حق دارند از طریق عمل جراحی، تغییر جنسیت بدهند. حالا اگر طرف پول نداشته باشد یا نخواهد عمل کند، در واقع زندگیاش ضایع شده است و هیچ حقی برای زندگی معمول را در جایی پیدا نمیکند. بعلاوه در ایران طبقه اجتماعی تراجنسی و ترنسسکشوآل نداریم. همه مردم از نظر حکومت یا زن هستند یا مرد.
ما باید آموزشهای بیشتر در زمینه حقوق و آزادیهای جنسی افراد داشته باشیم. ما درصدد هستیم با بیانی روشنتر و واضحتری با افراد در مورد حقوق جنسی صحبت کنیم، تا افراد درک کنند این فقط مسأله بخشی از جامعه نیست. همه ما در اینجا صاحب حق هستیم. آموزشها و مجموعههای انتشاراتی ما، کتابها، جزوهها، فیلمهای کوتاه، همگی سعی میکنند همین نکته را برای مخاطب ایرانی روشن کنند: اصل قضیه این است که انسانها حقوق جنسی دارند و همهشان باید از این حقوق جنسی برخوردار باشند و دولتها هم حق ندارند به انسانها بگویند چگونه از جنسیت و حقوق جنسیتی خودشان استفاده کنند.
متن مقاله حاضر برای اولین بار در این آدرس اینترنتی منتشر گردید: radiozamaneh.com