سازمان اقدام آشکار جهانی

ازدواج اجباری به معنای اجبار و فشار بر فرد برای ازدواج است. این فشار در میان دگرباشان جنسی، بیشتر بر زنان لزبین حاکم است. در کنار آن، فضای سنتی و مذهبی کشورهایی مانند ایران، بستر مناسبی را برای تحت فشار قرار دادن دگرباشان جنسی برای ازدواجهای نا خواسته فراهم میکند. در نتیجه این نوع ازدواج‌های اجباری، در بیشتر مواقع، زندگی دوگانه‌ای برای فرد دگرباش خلق می‌کند. از یک سو، می‌بایست خود را با فضای زندگی خانوادگی خود وقف بدهد و از سویی دیگر مجبور می‌شود برای ارضاء خواسته‌های مرتبط به گرایش و یا هویت جنسی خود، زندگی پنهانی دیگری را داشته باشد.

  • در دنیای امروز، بتدریج کشورها، بیشتر در اروپا و امریکای شمالی، به شهروندان خود اجازه می‌دهند با همجنس‌ خود ازدواج کنند یا از مدل‌های دیگر ازدواج مانند همزیستی شهروندی برای زندگی مشترک استفاده کنند (اطلاعات بیشتر در ویکی‌پدیای فارسی).

ساقی قهرمان مدیر سازماندگرباشان جنسی ایران در مصاحبهای با دویچه وله در این مورد می‌گوید:

«کلاَ زنان در ایران اجازه ندارند به همان آزادی‌هایی که مردها دارند دست یابند، و مسلماً وقتی همجنس‌گرا هم باشند بیشتر مورد فشار قرار می‌گیرند. تفاوت یک زن جوان همجنس‌گرا با یک مرد جوان همجنس‌گرا این است که اگر خانواده فشار بیاورد برای ازدواج اجباری ـ که معمولاً ما رسم‌مان این است که از حدود ۱۸ سال یا ۲۰ سال خانواده‌ها این فشار را شروع می‌کنند ـ که بچه‌های جوان‌شان ازدواج کنند، اگر این فرد همجنس‌گرا مرد باشد، قدرت این را دارد که شغلی داشته باشد، خانه‌ای جدا اجاره کند، تنها زندگی کند، منتقل به یک شهر دیگر شود و این فشار را به تعویق بیندازد. یعنی حتی بتواند تا حدود سنین ۴۰ سالگی مانع از آن فشار ازدواج شود. اما برای زنان این امکان وجود ندارد. برای این که قدرت مالی این دخترهای جوان هم‌جنس‌گرا تقریباً هیچ است. حمایت اجتماعی از یک زن جوان هیچ است و این‌ها ناچارند که در خیلی موارد ازدواج اجباری کنند. ازدواج اجباری برای یک زن همجنس‌گرا یعنی این که دارد به صورت روزانه به این زن تجاوز جنسی می‌شود.»