نگرانیهای حکومتی نسبت به عرفیسازی همجنسخواهی
رامتین شهرزاد
منبع: رادیو زمانه
موج جدید همجنسگراستیزی مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران در هفتههای اخیر در رسانههای مختلف وابسته به خود موجود است و همه جا هم نامی از غرب برده میشود.
آیتالله علی خامنهای در آخرین دیدار خود با اعضای مجلس خبرگان رهبری میگوید: «شکست در عرصه اخلاقی و پایمال شدن انسانیت و پدیدار شدن هویت اصلی تمدنِ غربی مبتنی بر اومانیسم را یکی دیگر از نشانه های برهم خوردن آرامش ظاهری جبهه استکبار است. قتل و غارت و خشونت، فساد و شهوترانیهای مسخ کننده همچون ترویج ازدواج همجنسگرایان، حمایت صریح از تروریسم خشن و وحشی در منطقه و اهانت آشکار به مقدسات و بزرگان دین، نمونههای عینی از شکست تمدن غرب در مسائل اخلاقی است.»[۱]
ارتباط مساله همجنسگرایی با غرب، از نگاه مقامات جمهوری اسلامی روشی برای تحقیر غرب و گرفتن برتری اخلاقی در چارچوب باورهای اخلاقی مخصوص خود ایشان است.
از امامان جمعه شهرهای مختلف بگیرید تا رئیس قوه قضائیه، آیتالله آملی لاریجانی که میگوید: «غربیها با تولید فیلمهای مستهجن و مبتذل و پخش و ترویج آن از طریق ماهوارههای فارسی زبان درصدد ضربه زدن به بنیانهای خانوادگی هستند و بر اساس گزارش های رسیده آنان در چنین شبکههایی، حتی در پی ترویج همجنسگرایی و طبیعی جلوه دادن آن هستند و متأسفانه چنین حرفهایی را به عنوان حرفهایی علمی مطرح میکنند که انسان را واقعاً متاسف میکند.»[۲]
به تدریج مقامات نظامی هم وارد این موج همجنسگراستیز میشوند. سردار نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین میگوید: «آنها در حالی برای ما شرط میگذارند که باید همجنسبازی را آزاد کنید که حتی اگر حیوانات را هم رها کنید، همجنسبازی نمیکنند.»[۳]
در فاصلهای نزدیک به صحبتهای سردار نقدی، سرلشکر فیروزآبادی قطعنامه اخیر اروپا را «قطعنامهای سراسر مغایر حقوق بشر» میخواند و میگوید: «بخش آخر این بیانیه نشان میدهد که اروپا همه امیدش به عمل شنیع همجنسبازان ختم میشود؛ که ضد حقوق طبیعی انسانها و مغایر آموزههای پیامبران بزرگ الهی و دین مقدس اسلام است.»[۴]
فشارها بر جمهوری اسلامی بر سر مسئله حقوق بشر بالا گرفته است. مقامات جمهوری اسلامی میدانند در راستای مذاکرات بر سر مسئله انرژی هستهای (اگر بتواند در این موضوع به موفقیتی دست پیدا کند) مجبور هستند با گفتمانهای حقوق بشر در دنیای امروز روبهرو شوند. این گفتمانها از اعدامها و وضعیت زندانهای ایران گرفته تا آزادی بیان، حق آزادی تجمع و حقوق اقلیتها را مطرح میکنند.
حقوق همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها نیز بنا بر قراردادهای بینالمللی که ایران آنها را امضاء کرده است، مطرحاند و جامعه جهانی اجرای آنها را انتظار دارد. یکی از مباحثی که در این قوانین مطرح شده است، برابری انسانها با توجه ویژه به گوناگونی گرایش جنسی یا هویت جنسیتی آنان است.[۵]
نگرانیهای مقامات ایرانی از اجبار به قبول تغییرات گسترده اجتماعی آن چنان بالاست که آیتالله دری نجفآبادی را وادار میسازد بگوید «استانداردهای اتحادیه اروپا تروریسم و همجنسبازان است.»[۶]
پیش از آنکه حملات جدید و گسترده همجنسگراستیز مقامات ارشد ایران علیه همجنسگرایی و برابری ذاتی انسانها، شروع شود، فعالیتهای دیگری در پایگاه «مهرخانه» شروع شده بود تا با عنوان «عرفیسازی همجنسگرایی» یورشی همجنسگراستیز را شروع کنند.
یورشی که در ظاهری علمی و با کمک فلسفه و نظریههای قرن ۱۸ و ۱۹ در اروپا در خصوص توضیح علاقه انسانها به رابطه جنسی با همجنس، به غرب یورش برد.
«مهرخانه» و همجنسگراستیزی با کمک «علم»
پایگاه «مهرخانه»، پایگاهی اینترنتی برای زنان و خانواده است که پروندهای با عنوان «عرفیسازی همجنسگرایی» منتشر کرده است.[۷] پروندهای در سایتی که فیلتر نیست و فیلتر نخواهد بود. آن هم در کشوری که هرگونه اشاره به همجنسگرایی، نه تنها باعث سانسور گسترده حکومتی میشود، بلکه ممکن است باعث تعطیلی موسسهای شود که بحث آن را مطرح کرده است.[۸]
هفده مقاله در این پرونده منتشر شدهاند. نویسندگان مقالات، تمرکز خود را در کنار موضوع همجنسگرایی، به موضوع زنان همجنسگرا و تراجنسی و حقوق آنان اختصاص دادهاند. در کنار آن مباحثی در مورد رسانهها، حقوق، علم، مدرنیسم و سازمانها و چهرههای مختلف در سوژه همجنسگرایی مطرح شده است.
این پایگاه در بخش معرفی وبسایت، اصلیترین هدف خود را در پرداختن به مسائل مربوط به جنسیت «فاصله گرفتن از نقد سنتهای غلطی که بعضاً به نام اسلام بازتولید میشود و رویکردهای جدیدی که بر بستر مدرنیته روییده و ریشه در اندیشههای غیرالهی دارند» معرفی می کند. برای پایگاه «مهرخانه» اصل «اسلام ناب محمدی» و بنیان خانواده است.[۹]
پایگاه «مهرخانه» با سفری تاریخی به اروپای قرن ۱۸ و ۱۹، سعی میکند از متون تولید شده در این دوران برای متزلزل کردن جایگاه گفتمانهای حامی حقوق دگرباشان جنسی در دوران معاصر و به ویژه در کشورهای غربی استفاده کند.
در این سفر تاریخی، توشه راه خوانشهای ویژه ادیان ابراهیمی در محکوم کردن و غیر طبیعی جلوه دادن رابطه همجنس با همجنس است. اما به واسطه فتوی آیتالله خمینی در مورد تغییر جنیست، تراجنسیتیها نه تنها در این نگاه «ارزشی» مصونیت یافتهاند بلکه نویسندگان سایت «مهرخانه» نگران وضعیت حقوق تراجنسیتیها در کشورهای غربی هم هستند.
دفاع از ردِ همجنسگرایی
صحبت ظاهراً از بحث علمی است؛ این جایگاهی که وبسایت «مهرخانه» برای خود قائل شده است و همزمان این ذهنیت را در خواننده خلق میکند که با بحثی بیطرفانه روبهرو خواهد شد چون بحث علمی است.
جنبش دفاع از حقوق همجنسگرایان، راهی طولانی در کشورهای غربی طی کرد تا به این نقطه برسد که قوانینِ بینالمللی، سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل متحد را به پذیرش خود وادار کند.
هرچند در مقالات منتشر شده در سایت، از همان ابتداییترین پاراگرافهای هر متن، بدبینی به رابطه جنسی با همجنس، حس میشود.
سوسن تاری در مقاله «چرا از همجنسگرایی حمایت میشود؟»[۱۰] چنین نوشتار خود را شروع میکند:
«حامیان همجنسگرایی لزوماً از یک طیف مشخص نیستند و همگان را نمیتوان در جرگه مرتکبین همجنسبازی درنظر گرفت. درحالیکه اصالتاً حمایت از این رویکرد، نظیر هر پدیده اجتماعی دیگر، با عادیسازی و مشروعیت بخشیدن به این رویکرد میتواند برای قرنها دایره روابط بشری، تولید نسل، میزان اعتماد و آرامش اجتماعی را به صورت جدی تحتتاثیر قرار دهد.»
همچنین مهدیار صبوری در ابتدای مقاله خود مینویسد: «حمایت از حقوق همجنسگرایان و تلاش جهت مشروعیتبخشی به چنین روابطی از جمله موضوعاتی است که در عرصه نهادهای بینالمللی طی چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته و بدیهی است که واکنش اعضای جامعه بینالمللی به این موضوع یکسان نبوده و بسیاری از دولتها و بازیگران بینالمللی به مخالفت شدید با طرح آن پرداختهاند. دولتهای اسلامی نیز در خیل معترضان در اعلام مواضع رسمی خود، این اعتراض را ابراز نمودهاند.»[۱۱]
جنبش دفاع از حقوق همجنسگرایان، راهی طولانی در کشورهای غربی طی کرد تا به این نقطه برسد که قوانینِ بینالمللی، سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل متحد را به پذیرش خود وادار کند. حتی راهی طولانیتر طی کرد تا به این نقطه برسد که نحوه رفتار با همجنسگرایان[۱۲] یک کشور، تبدیل به سنجشی برای درک وضعیت حقوق بشر و اجرای قوانین بینالمللی، در یک کشور شده باشد.
در سفر تاریخی خود، سایت «مهرخانه» در مورد دوران تاریخیای که جنبشهای دگرباشان جنسی در کشورهای غربی فعال شدند و گفتمانهای حقوق دگرباشان جنسی را مطرح کردند، دچار فراموشکاری تاریخی میشود.
ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان، توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد[۱۳]، گزارشگر ویژه در موضوع حقوق بشر ایران (احمد شهید)[۱۴] و دیگر سازوکارهای سازمان ملل متحد، مکرر در موضوع وضعیت دگرباشان جنسی ایران، مورد سنجش و بررسی قرار میگیرد. سوالهایی جدی روبهروی حکومت ایران قرار گرفته است که دیر یا زود، باید پاسخگوی آنها باشد.[۱۵]
بحثهایی که در زمینه حقوق و هویت جنسی در جهان امروز مطرح میشود را هیچگاه حکومت ایران به عنوان یک فرصت برای تعدیل مواضع حقوق بشری خود درنظر نگرفته است، بلکه آنها را به دیده شک نگاه میکند. یعنی برای هرکدام از سوالها و ایرادها، قیدهایی مطرح میکند و در نتیجه آنان را ناقص و مخالف با روح قوانین داخلی، مذهب حاکم بر کشور و عرف جامعه میشناسد.
برای نمونه در بحث اصول یوگیاکارتا[۱۶] «منشوری که برای گرایش جنسی و هویت جنسی شکل گرفت»، ایران آن را قبول نکرد و ایرادهایی را به این بیانیه وارد دانست.
یا در مباحث مربوط به حقوق بشر، حکومت حاکم سعی میکند از نام «حقوق بشر اسلامی» استفاده کند و به این شکل با وجود قبول قوانین بینالمللی و تصویب و امضای آنان، از اجرایشان سرباز زند.
یعنی حکومت ایران سعی میکند سوالهای مربوط به این مباحث را از منظر فلسفی و منطقی رد کند، یعنی این دسته سوالها و ایرادهای وارد بر خود را از چهارچوب مشخص حقوق به دنیای بیمرز بحثها و جدلهای ذهنی و انتزاعی بکشاند.
این راهی است موثر و ظریف در مردود شمردن چنین سوالهایی؛ به این شکل، درمجادلهای که بین مفهوم و منطوق[۱۷] (اصطلاح حقوقی است) خلق میشود، اصل مبحث بهدست فراموشی سپرده میشود و درنهایت ذهن مخاطب را خسته باقی میگذارد. این تقریباً سیاست «پاسخِ بیپاسخی» است که حکومت ایران مکرر آن را در عمل اجرا کرده است و همچنان بر اجرای آن، مُصّر است.
شباهتها به نگاهِ حکومتی
نگاه سایت «مهرخانه» به موضوع «عرفیسازی همجنسگرایی»، شباهتهایی پایهای با نگاه دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، محمد جواد لاریجانی، دارد که در پاسخ شفاهی خود در مقر سازمان ملل به گزارش احمد شهید[۱۸]، ابتدا دست بر این گذاشت که کشورهای غربی تا همین چند دهه پیش، همجنسگرایی را ممنوع و بیماری میدانستند.
سپس نگاه داخلی حکومت ایران به موضوع همجنسگرایی را مطرح ساخت که «در کشور ما همجنسگرایی یک مرض و کاری نادرست و قابل پیگرد است»، سپس بحثی فلسفی در موضوع «حق حیات» با توجه به نظرات ارسطو مطرح ساخت و سپس سوال خود را پرسید:
«اگر مقصود این باشد که افراد زنده حق داشته باشند کارهایی را انجام دهند ولو کار بد، این معنایش بحث این است که شهروندان حقی برای انجام کار خلاف دارند یا نه؟ این یک بحث نظری است و هیچ ربطی به اسناد سازمان ملل ندارد و این اسناد ضعیفتر از پرداختن به این مسائل فلسفی هستنند.» درنهایت او وضعیت حقوق بشر حاکم در کشورهای غربی، مخصوصاً در بریتانیا و امریکا را مطرح ساخت و این وضعیت را محکوم کرد.
سایت «مهرخانه» تلاش میکند تا با عینیت بخشیدن تئوریک به مباحث حکومتی یا شرعی جمهوری اسلامی ایران، در عین حال از وضعیت حاکم بر کشور دفاع کند و از سویی دیگر، به غرب اعتراض کند؛ مخصوصاً به وضعیت حقوق بشر زنان لزبین و زنان تراجنسی در این کشورها. در مقالات این سایت، حتی بعضاً تمایزی بر کلمه «همجنسگرا» که معنایی مثبت در فرهنگ علوم اجتماعی دارد و «همجنسباز» که معنایی منفی دارد، قائل نمیشوند.
مثلاً رضوانه سهیلی در مقاله «مخالفین همجنسگرایی را بشناسیم»[۱۹] مینویسد: «اخیراً پدیدهای به نام “یارگیری برای همجنسبازی” مطرح شده که در آن همجنسبازان در قالب فرزندخواندگی کودکانی را که به فرزندخواندگی پذیرفتهاند به رفتارهای همجنسگرایانه تشویق میکنند. این گروه شعاری را هم برای خودشان دارند که در آن میگویند: “از آنجایی که همجنسبازان نمیتوانند تولیدمثل کنند پس باید یارگیری کنند.”»
همجنسگراستیزی در قالبِ جنگِ نرم
نزدیک به یک هزار سال پیش بود که ذهن ایرانی تلاش میکرد تا همراه با فقه شیعه، در کشف مقتضیات زمانه و جواب به آنها تلاش کند. برای مثال هنوز در فقه شیعه بعد از تعریف مرد و زن زیر سایه قواعد فقهی و حقوقی، از مبحثی به نام «خنثی» یاد میشود.
در قوانین امروز ایران، مباحثی مانند سهمالارث افراد دارای جنسیت مبهم، بر اساس همین مباحث حقوقی، مشخص و معین شده است.[۲۰] همین احکام دست رهبر سابق ایران را باز گذاشتند تا زودتر از بسیاری کشورهای غربی، حقوق مشخصی در اختیار تراجنسیهای ایران قرار دهد و اجازه شرعی و قانونی تغییر جنسیت در ایران را فراهم آورد.[۲۱]
در ایران نیز مانند دیگر بخشهای جهان، عدهای در جایگاه قدرت فکر میکنند مسائلی مانند موضوع همجنسگرایان و دگرباشان جنسی، پدیدهای نو و عاری از ریشههای تاریخی است. آنها فکر میکنند که این موضوع را غربیها خلق کردهاند. در حالی که احترام به حقوق اقلیتها و تفاوتها در عصر حاضر، زیر سایه بلوغ فکری امروز بشر جای گرفته است که این به معنای پدیدهای نوظهور نیست و نخواهد بود.
شاید حکومت ایران سعی کند پتانسیل فکری جامعه ایرانی را دستِ کم بگیرد. هرچند مردم کشور درنهایت راه خود برای تفکر و تصمیمگیری در زمینه حقوق دگرباشان جنسی را نیز بازخواهند کرد و حکومت را به دنبال خود خواهد کشاند. همانطور که یک زن تراجنسی ایرانی، مریم خاتون ملکآرا[۲۲]، توانست نظر خمینی را نسبت به موضوع تغییر جنسیت، موافق کند و این کار را با تکیه به احکام فقهای قبل انجام داد، درحالی که اهل سنت هنوز در پاسخ به این سوال ماندهاند و این کار خمینی را تغییر در آفرینش خداوندی محسوب میکنند.[۲۳]
دربهای بسته برای همجنسگرایی
ایران هماکنون فضایی بسته برای دگرباشان جنسی خود دارد. همانطور که محمد جواد لاریجانی در سازمان ملل متحد سال گذشته گفت: «در کشور ما همجنسگرایی… قابل پیگرد قانونی است.» همانطور که او بهجای پاسخ به سوالات روشن دکتر احمد شهید در موضوع دگرباشان جنسی ایران، بحث را به فلسفه و ارسطو کشاند، سایت «مهرخانه» نیز تلاش میکند در پرونده خود، بحث همجنسگرایی را به جهان بیپایان و بیمرزِ بحثها و جدلهای اجتماعی و علمی بکشاند.
«مهرخانه» تلاش میکند تا همزمان، هم توجیه دست حکومت ایران بدهد (برای عملکرد زیر سوال خود در وضعیت حقوق این افراد جامعه) و هم همزمان به دنیای غرب یورش ببرد که شما ساختار خانواده را نابود ساختهاید و وضعیت اجتماعی خوبی ندارید.
در عمل ولی نزدیک به یک سوم کشورهای جهان (۷۶ کشور)، مجازات برای همجنسگرایی دارند و تنها در پنج کشور جهان، برای همجنسگرایی، مجازات اعدام صادر و اجرا میشود که ایران، یکی از آن کشورهاست و چهار کشور دیگر نیز موریتانی، عربستان سعودی، سودان و یمن هستند.
«مهرخانه» تلاش میکند تا بگوید وضعیت حقوق بشر در غرب بحرانی است، همچنین تلاش میکند القا کند وضعیت اخلاق در کشورهایی که همجنسگرایی را مجوز قانونی دادهاند، به یغما رفته است، چون این امر، برابر طبیعیت انسانی نیست.
آنها همچنین به نقلقولهایی از محققهای غربی، استناد میکنند. هرچند در جهان غرب، وقتی به اندیشه مطرح شده در قالب مقالههای سایت نگاه شود، بلافاصله رد پای اندیشهای منسوخ مشخص میشود که ریشههایش به قرن نوزدهم اروپا بازمیگردد. یعنی به زمانی که تازه جنبش حقوق همجنسگرایان، بعد از زندانی شدن اسکار وایلد بهخاطر آمیزش رضایتمندانه با همجنس خود، شروع شد.[۲۴]
در آن زمان، نگاه حاکم بر اروپا چنین بود که باید بررسی پلیس معین باشد و انسان متفاوت از لحاظ هویت یا گرایش جنسی شناسایی شود و نگذاریم آلودگیهای او، به بقیه جامعه سرایت کند. این دیدگاه هنوز اثرات خود را بر چهرههایی معاصر دارد و «مهرخانه» برای طرح مسالههای موردنظر خود به این نامهاست که تکیه میکند. یعنی میگوید، این حرفِ خود شماست و همراه است با آنچه ما میگوئیم و میخواهیم و در عمل اجرا هم میکنیم.
قطعاً خوانندهای که به مباحث مطرح شده در مورد همجنسگرایی و عرفیسازی آن در جامعه آشنا نباشد، پرونده موجود در سایت «مهرخانه» را تحسین میکند. این پرونده از متون تولید شده در جهان غرب برای نفی گرایش جنسی به همجنس استفاده میکند و همزمان با اندیشههای مطرح شده در اسلام و اجرا شده در کشوری مانند ایران همگام است..
در نگاه امروز
سالهاست کلیسای کاتولیک مانعی گسترده بر بسیاری از وجههای زندگی مدرن است. این کلیسا، رودرروی سازمانی مانند سازمان بهداشت جهانی قرار میگیرد و «کاندوم» را منع میسازد چون برابر الهایات کلیسا نیست.
همین کلیسا، قرنها از دشمنان اصلی همجنسگرایی بوده است. حال، در دنیایی مدرن که برای اشاعه اطلاعات مرزی نیست، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، هم کاندوم و هم همجنسگرایی را جزو سانسورهای اجرا شده در نشر کتاب و رسانه داخل کشور میشناسد[۲۵] ولی همزمان، پاپ فرانسیس، همین امسال در موضوع همجنسگرایی میگوید:
«اگر شخصی همجنسگرا باشد و در جستجوی خدا باشد و خواسته و نیت خوبی داشته باشد، من چه کسی هستم که او را مورد قضاوت خود قرار دهم.» او در سفر برزیل خود، ادامه میدهد: «تعالیم کلیسای کاتولیک به خوبی ماجرا را توضیح میدهد: آنها نباید بهخاطر همجنسگرایی خود به حاشیه رانده شوند بلکه باید وارد جامعه شوند.»[۲۶]
کشوری مانند ایران که در مبحث تغییر جنسیت توانایی گرفتن موضعی پیشتاز را داشته است، آن هم در زمانی که بسیاری از کشورهای اروپایی به گونهای با این سوال دست به گریبان باقی مانده بودند و مخالفتهایی ابراز میکردند، حالا هم میتواند در بین تمام کشورهای اسلامی، با نگاهی معتدلتر، جزو اولین سرزمینها باشد که موضوع حقوق دگرباشان جنسی را به عمل تبدیل کند.
هماکنون بعید بهنظر میرسد اما روزی خواهد رسید که مراجع اعظم شهر قم و نجف، حرفهایی مانند پاپ فرانسیس بزنند. همچنین روزی خواهد رسید تا مقاماتی مانند محمد جواد لاریجانی، در مقر سازمان ملل متحد حاضر شوند و حقوق همجنسگرایان ایرانی را بهرسمیت بشناساند. تا آن زمان، مجال کافی است برای بحث. «مهرخانه» در سایت خود، راه را باز گذاشته است: بحث کنیم در سوژه همجنسگرایی. همین سایت در عین تمام منفیگراییهای نوشتارهای خود، تابو را شکسته است.
حالا میشود آشکارا مطالبی در موضوع همجنسگرایی جدا از سانسور گسترده و حاکم بر فرهنگ و اندیشه داخل ایران خواند. هر صحبتی، هر چقدر هم منفی باشد، درنهایت راه را برای علنیسازی و عرفیسازی بیشتر این موضوع هموار میکند.
پانویس:
[۱] نگاه کنید به اینجا
[۲]نگاه کنید به اینجا
[۳]نگاه کنید به اینجا
[۴]نگاه کنید به اینجا
[۵]نگاه کنید به اینجا
[۶]نگاه کنید به اینجا
[۷]نگاه کنید به اینجا
[۸]نگاه کنید به اینجا
[۹]نگاه کنید به اینجا
[۱۰]نگاه کنید به اینجا
[۱۱]نگاه کنید به اینجا
[۱۲]همجنسگرایی یک کلمه کلی در این مقاله است ولی علاوه بر همجنسگرایان مرد و زن – گیها و لزبینها – شامل بر دوجنسگرایان میشود و همچنین شامل بر اقلیتهای جنسی مانند دوجنسهها یا تراجنسیها خواهد شد که الزاماً همجنسگرا نیستند اما حقوقشان در کنار حقوق همجنسگرایان در قوانین بینالمللی بررسی میشود. در مقاله بهجای کلمه جامعتر دگرباش جنسی، از همجنسگرایی استفاده شده است، چون سایت مهرخانه، این کلمه را برای نوشتن مقالات خود در کنار کلمه همجنسبازی استفاده کرده است و نویسنده نمیخواهد باعث گیجی خواننده شود.
[۱۳]نگاه کنید به اینجا
[۱۴]نگاه کنید به اینجا
[۱۵]نگاه کنید به اینجا
[۱۶]نگاه کنید به اینجا
[۱۷]نگاه کنید به اینجا
[۱۸]نگاه کنید به اینجا
[۱۹]نگاه کنید به اینجا
[۲۰]نگاه کنید به اینجا
[۲۱]نگاه کنید به اینجا
[۲۲]نگاه کنید به اینجا
[۲۳]نگاه کنید به اینجا
[۲۴]نگاه کنید به اینجا
[۲۵]نگاه کنید به اینجا
[۲۶]نگاه کنید به اینجا